عراقي که در شرايط سخت امنيتي گرفتار آمده بود و تروريستهاي تکفيري داعش ميرفتند تا مناطق کردنشين و نقاط استراتژيک مناطق سنينشين را به تصرف خود درآورند و پس از آن مرحله آخر نقشه خود در عراق، يعني تصرف بغداد و تشکيل «دارالخلافه» در بغداد را همانطور که رهبر اين گروه تروريستي عنوان کرده بود، اعلام کنند.
اولين برنامه ائتلاف حملات هوايي از طريق جنگندهها و هواپيماهاي بدون سرنشين به مناطق نزديک اربيل و همچنين نقاط استراتژيک تحت تصرف داعش در مناطق سنينشين مانند سد موصل بود که در مورد اول تا حدودي توانست مانع پيشروي سريع داعش و تصرف اقليم شود و درپي آن نيروهاي پيشمرگ توانستند خود را بازسازي کرده و به مقابله با داعش برخيزند.
در نقاط ديگر نيز ارتش عراق به کمک کميتههاي مردمي و پيشمرگه رفته و توانست سد نفوذ داعش شده و به تدريج مناطقي را از دست تروريستها آزاد کند.
مقامات کرد نيز که زماني به تصور جنگ داخلي بين اعراب، آسودهخاطر در شمال، سوداي استقلال را در سر ميپروراندند، به اين موضوع رسيدند که خطر داعش مرز نميشناسد و بايد همه عراقيها براي مقابله با آن متحد شوند.
با شکلگيري ائتلاف بود که کشورهاي متحد آمريکا در منطقه يعني امارات متحده عربي، عربستان، اردن و قطر مستقيماً مواضع داعش را مورد حمله قرار دادند و جنگندههاي آنها روزانه چندين سورتي پرواز به عراق و بعدها به رقه سوريه داشتند.
تعداد اعضاي ائتلاف به تدريج افزايش يافت و امروز گفته ميشود که رقم آن به ۴۰ رسيده است.
ائتلافي که با در اختيار داشتن تسليحاتي همچون ناوهاي هواپيمابر، جنگندههاي پيشرفته، موشکهاي هدايت شونده و هواپيماهاي بدون سرنشين به علاوه نقشههاي هوايي دقيق از محل حضور تروريستها که ارزش مجموع آنها ميلياردها دلار ميشود، توانست کمکي در بازپسگيري سد موصل کرده و سنجار يا شنگال را از محاصره خارج و پيشروي سريع داعش را متوقف کند.
اگرچه در ابتداي تشکيل ائتلاف، ترکيه که همپيمان ناتو به شمار آمده و همسايه عراق و سوريه نيز ميباشد، از ورود به آن امتناع کرده و ملاحظات امنيتي و نيز کمک احتمالي به حکومت بشار اسد را بهانه خود آورد، اما بعدها گويا قرار شد تا پايگاههاي هوايي اين کشور نظير «اينجرليک» براي بمباران هوايي مناطق تحت تصرف داعش به کار گرفته شود.
به جز روسيه که خواستار قانونيشدن اين ائتلاف از مجاري سازمان ملل و شوراي امنيت شده بود، ميتوان گفت که همه قدرتهاي جهاني در اين تشکيلات حضور دارند.
زماني نگذشت اما که مشخص شد اين ائتلاف يا توان مقابله و از بين بردن تروريستها را ندارد و يا تمايلي به ريشهکني آنها نيست.
اين موضوع از دو منظر قابل بررسي است: اول آنکه گروههاي شبهنظامي و پارتيزاني همچون داعش که سالها تجربه جنگهاي چريکي در افغانستان، ليبي، سوريه و عراق را دارا هستند با چند حمله هوايي از بين نميروند و خود را به سرعت با شرايط جديد هماهنگ ميکنند که نمونه آن زيرزميني شدن اين تشکيلات و استفاده از نيروهاي غيرنظامي به عنوان سپر انساني و همچنين تغيير چهره به لباس کردها و شبهنظاميان عراقي بوده است.
دوم آنکه آمريکا و غرب از حضور گروههاي تروريستي در کشورهاي خاورميانه مخالف و غيرهمسو با خود چندان ناراضي نبوده و آن را در راستاي دکترين منطقهاي «هرج و مرج سازنده» يا «بحران مديريت شده» دنبال ميکنند. بحراني که دولتهاي مرکزي را طي ساليان متمادي همچون افغانستان ضعيف و بياثر در منطقه ميکند.
شايد در چارچوب همين دو رويکرد بود که مقامات آمريکايي پس از مدتي اعلام کردند که از بين بردن داعش به زودي ميسر نميشود و شايد سالها زمان ببرد و مقامات کشورهاي ديگر از جمله «لوران فابيوس» اعلام کردند که تلاش ما بر اين است که عراقيها به تدريج خودشان تحت حمايت دولت فراگير عراق به مبارزه با داعش بپردازند.
درخصوص حضور ايران در ائتلاف نيز حرف و حديثهايي در محافل رسانهاي غربي و عربي منتشر شد که مقامات آمريکايي اعلام کردند از ايران به دليل نقش غيرسازنده آن در سوريه و در مبارزه با تروريسم براي اين ائتلاف دعوتي به عمل نيامده است.
اظهاراتي که واکنش مقامات کشورمان از جمله مقام معظم رهبري را درپي داشت که ايشان پس از عمل جراحي خود با اشاره به اين موضوع مطرح شده مبني بر عدم اجازه به ايران براي ورود به ائتلاف ضد داعش فرمودند که «ايران درخواست آمريکا را پيش از آنکه به طور علني با نقش ايران در اين ائتلاف مخالفت کند، رد کرده است. آمريکا از همان ابتدا توسط سفيرش در عراق خواستار همکاري ايران براي مقابله با داعش شد اما من با آن مخالفت کردم چون آنها دستهاي آلودهاي دارند.»
بيانات ايشان چند روز بعد توسط مقامات کاخ سفيد و وزير خارجه اين کشور مورد اذعان قرار گرفت؛ آنجا که اعلام کردند، در حاشيه مذاکرات هستهاي درخصوص مبارزه با داعش نيز گفتوگوهايي انجام دادهاند.
اما جمهوري اسلامي ايران اعلام کرد که مبارزه با تروريسم را مدتها قبل از تشکيل ائتلاف به اصطلاح مقابله با داعش در منطقه آغاز کرده و اين مبارزه را با همکاري ملتها و دولتهاي سوريه و عراق دنبال ميکند.
همکاري که در سوريه اگرچه چندان آشکار و رسانهاي دنبال نشد، اما در عوض در عراق به صورتي کاملاً نمايان دنبال شد.
تا آنجا که مسعود بارزاني رئيس اقليم کردستان در نشستي خبري با وزير خارجه کشورمان به صراحت از کمک نظامي ايران براي مقابله با داعش سخن گفته و اعلام کرد «ايران اولين کشوري بود که بلافاصله به کمک ما آمده بود»؛ و اگر نبود کمکهاي ايران، اقليم وضعيت سختي داشت. اين وضعيت در بخشهاي ديگر عراق از جمله استانهاي سنينشين و بغداد و کربلا و نجف نيز مشهود بود.
دست بلند جمهوري اسلامي ايران در اين بخش يعني نيروي قدس سپاه پاسداران با کمک مستشاري و تسليحاتي خود توانست در ابتدا مانع فروپاشي کيان کشور عراق شده و در مراحل بعدي شهرها و نقاط مورد تصرف تروريستها را با کمک عراقيها يکي يکي از محاصره درآورده و آزاد کنند.
شهريورماه بود که پيشمرگه کرد به همراه ارتش عراق و کمک داوطلبان مردمي و تحت رهبري قاسم سليماني وارد شهر شيعهنشين «آمرلي» در استان صلاحالدين شده و اين منطقه را پس از ۸۰ روز محاصره از سوي تروريستهاي داعش آزاد کردند.
پيروزي که نقطه عطفي در تحولات ميداني عراق طي چند ماه گذشته بود و آغاز آزادسازي تدريجي مناطق اشغال شده توسط تروريستها شد.
از آمرلي بود که نقش سپاه قدس و به خصوص قاسم سليماني براي مردم منطقه و دنيا مشخص و واضح شد. آن زمان که گزارشگران رسانههاي غربي و عربي همچون رويترز و العربيه در گزارشهاي خود درخصوص شهرهاي آزادشده اذعان کردند که بدون حضور ايرانيها اين پيروزيها امکانپذير نبود.
موضوع از اين هم فراتر رفته و يکي از فرماندهان ميداني به رويترز اعلام کرد که بخشي از عمليات از سوي ايرانيها انجام گرفت و آنها تسليحات ما را تأمين و براي عمليات برنامهريزي کردند و نيروهاي امنيتي و ارتش عراق را آموزش دادند.
به موازات خبر پيروزي بزرگ ارتش و پيشمرگه عراق بود که عکسهاي سردار قاسم سليماني در آمرلي منتشر شد. عکسهايي که در ابتدا تصور ميشد نبايد منتشر ميشد اما به تدريج با افزايش آنها و نيز انتخابي که در زمان و مکان عکسها و همچنين افرادي که با سردار فاتح عکس ميگرفتند مشخص شد که حاوي پيامهاي منطقهاي و بينالمللي است.
اين پيامها را طرفهاي منطقهاي و بينالمللي به خوبي دريافتند.
قاسم سليماني از شمال عراق تا مرکز آن و هر کجا که درگيري و جنگي بود و پيروزي حاصل ميشد حضور داشت و نيروهاي عراقي حضور وي و نيروهايش را عامل پيروزي خود ميدانستند.
اين عمليات رسانهاي، موازي با عملياتهاي زميني «سردار فاتح» نيروي قدس سپاه آنقدر موثر افتاد که امروز همه منطقه و دنيا او را به عنوان ناجي عراق از چنگال تروريستها ميشناسند و آمريکاييها نيز تحت فشار اين موج رسانهاي - ميداني، لب به اعتراف گشوده و اذعان کردند که نقش ايران در عراق سازنده است.
ژنرال «جان آلن» که فرماندهي ائتلاف ضد داعش را بر عهده دارد و سالها سابقه حضور در عراق و افغانستان را در کارنامه خود به ثبت رسانده است، مدتي پيش در گفتوگو با شبکه خبري «سيانان» اعلام کرد که نقش ايران در مبارزه با داعش را به رسميت شناخته و ايران ميتواند نقشي سازنده داشته باشد.
امروز با صراحت ميتوان گفت که سخنان مقام معظم رهبري به درستي جامه عمل به خود گرفته که فرمودند: «ائتلاف ضد داعش پوچ و توخالي است و آنها در قضيه سوريه هم هيچ غلطي نتوانستند بکنند و در مورد عراق هم وضعيت به همينگونه است.»
جمهوري اسلامي ايران بنا بر احساس تکليف و همچنين آيندهنگري وارد ميدان مبارزه با تروريسم در همسايگي خود شد تا ضمن حمايت از همسايه خود و اماکن متبرکه، امنيت ملي خود را نيز وراي مرزها تامين کند و سردار قاسم سليماني مديريت اين موضوع را بر عهده گرفت که با حداقل امکانات به نسبت ائتلاف ۴۰ کشوري با ميلياردها دلار سرمايه و تسليحات موفق ظاهر شد و امروز شاهد عکسهاي مختلف اين سردار نشاندار در مناطق مختلف عراق از آمرلي گرفته تا کردستان عراق و صلاحالدين، جرفالصخر و سامرا و بغداد و کربلا و نجف باشيم.
شايد ژنرال بازنشسته آمريکايي که از فرماندهان عاليرتبه اين کشور در افغانستان و عراق بين سالهاي ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۳ بوده، تصور نميکرد با تمام تسليحات و نيروهاي هوايي کشورهاي منطقهاي و بينالمللي در سايه سرداري قرار بگيرد که با چند همراه خود شهرهاي عراق را يکييکي پشت سر گذاشته و ضمن هماهنگ کردن امور بين پيشمرگههاي کرد، ارتش عراق و نيروهاي داوطلب مردمي در اين کشور رهبري آنها را روي زمين براي مقابله با داعش و پيروزي بر اين گروه تروريستي تکفيري بر عهده داشته باشد، پيروزيهايي که ائتلاف ۴۰ کشوري از آسمان تنها نظارهگر آنهاست.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ایران ، سیاسی ، دفاعی ، ،
برچسبها: